تولید ارگانیک
تولید ارگانیک (organic culture) سیستمی از تولید است که در آن از مصرف کودهای شیمیایی سنتزشده و آفتکشها پرهیز میشود. در تولید ارگانیک، تلفیق دامپروری، زراعت و باغداری، به کارگیری پارازیتهای حشرات، ارقام مقاوم به حشرات و بیماریهای، روشهای پیشگیری از توسعهی حشرات، بیماریها و علفهای هرز، تناوب زراعی، کودهای حیوانی، کود سبز و مدیریت دام در مزرعه برای حداکثر بهرهوری از منابع محیطی و تأمین نهادههای زراعی ضرورت دارد. در این روش از تولید عملکرد در واحد سطح نسبت به روشهای تولید معمولی کمتر بوده و هزینهی تولید بیشتر است. از سوی دیگر امکان تولید در سطح وسیع نیز وجود ندارد، اما محصول تولیدی با کیفیتی بالاتر وارد بازار میشود که جبرانکنندهی قیمت بالاتر آن است.
مدیریت آب در کشاورزی ارگانیک
اطلاع اولیه از ظرفیت سیستم آبیاری نکتهی قابل توجهی است که نهتنها در تولید ارگانیک، بلکه در کلیهی سیستمهای تولید بایستی مدنظر قرار داد. به عبارتی باید مقدار آبی را که توسط سیستم آبیاری در یک دوره زمانی خاص در اختیار ریشه گیاه قرار میگیرد را مشخص نمود. در این صورت منابع آب موجود حفظ شده و از تلفات آبی جلوگیری میشود. مشکلات ناشی از مدیریت نامناسب آب و آبیاری عبارتند از: 1) آبشویی عناصر غذایی و هدرروی آب 2) فرسایش خاک، 3) انتقال عوامل بیماریزا توسط آب آبیاری 4) آبشویی و نفوذ آفتکشها به آب 5) تجمع فلزات سنگین در خاک.
به منظور جلوگیری از وقوع موارد فوق میتوان از راهکارهای زیر استفاده نمود:
1- افزایش مادهی آلی خاک به روشهای مختلف مانند برگرداندن مواد آلی به خاک و …
2- تهیه کمپوست کودهای دامی و مواد آلی به روش صحیح و کاربرد مناسب آنها
3- زمانبندی مناسب کلیهی اعمال زراعی با توجه به مرحله رشد گیاه.
4- رعایت تناوب زراعی جهت تثبیت نیتروژن
5- استفاده از کشت توأم برای افزایش حاصلخیزی خاک، کارایی مصرف عناصر غذایی و کاهش فشار آفات.
6- کاشت گیاهان واسطه برای استفاده از کودهی اضافی موجود در زمین و جلوگیری از هدرروی آنها.
7- اعمال روشهای حفاظتی برای کاهش هدرروی آب و فرسایش آبی و بادی.
8- ایجاد نواحی حایل یا بافر در اطراف مزرعه.
9- مدیریت آبیاری جهت افزایش جذب عناصر و کاهش آبشویی آنها و کاهش بیماریهای ساقه و ریشه.
10- کنترل جمعیت آفات از طریق فراهم نمودن شرایط مناسب برای شکارگران آفات و استفاده از آفتکشهای قابل تجزیه.
یکی از بزرگترین معضلات پیش روی تولید، کم بودن منابع آبیاری است. در چنین شرایطی، باید به شیوهای حفاظ شده و طبق اصول کشاورزی پایدار از منابع آبی موجود استفاده نمود. برای آبیاری با مقدار محدود آب، باید موارد ذیل را مدنظر قرار داد:
1- هیچگاه نباید بیش از حد آبیاری نمود، در این مورد باید از ظرفیت نگهداری آب خاک، مقدار نفوذ آب در خاک، عمق مؤثر ریشه و مرحله بحرانی رشد گیاه اطلاع داشت.
2- آبیاری را باید در ابتدای فصل انجام داد. قبل از شروع به گرم شدن هوا، باید ناحیه ریشه را به حد ظرفیت مزرعه رساند.
3- همیشه باید قسمتی از زمین مزرعه را برای دریافت نزولات جوی خالی نگه داشت. بقایای گیاهی و گیاهان پوششی در به دام انداختن برف و باران و کاهش تبخیر مؤثر هستند.
4- بهتر است هدف را براساس مقدار بهینه و نه حداکثر عملکرد قرار داد به این معنی که بیشترین عملکرد را از کمترین نهادهها به دست آورد.
5- گیاهان مقاوم به خشکی یا گیاهانی را باید کشت نمود که سریعاً به مرحله بلوغ میرسند. بیشتر نیاز آبی این گیاهان در اوایل فصل رشد است.
6- سطح آبیاری را باید به حداقل رساند و آب ذخیرهشده را برای مابقی نقاط مورد نیاز به کار برد یا اینکه مقدار آب به کار برده شده برای کل سطح آبیاری شده را کاهش داد.
7- جویها را میتوان یکدرمیان آبیاری نمود و در آبیاری بعدی ترتیب آنها را عوض کرد. در این حالت در هر بار آبیاری یک طرف پشته آبیاری میشود.
8- برنامهریزی آبیاری را باید با در نظرگرفتن مرحله رشد گیاه و میزان آن، رطوبت خاک، دمای محیط و سرعت باد، بارندگی و میزان آبیاری انجام داد.
خاک در کشاورزی ارگانیک
در کشاورزی ارگانیک تهیه بستر بذر از نقطهنظر حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش آبی و بادی، جلوگیری از ایجاد رواناب و شستشوی عناصر غذایی، نابودی خاک، کاهش ماده آلی خاک، حفظ ساختمان خاک و متعادل سازی بافت خاک حائز اهمیت است.
مدیریت خاک و حاصلخیزی آن از موارد مهمی هستند که یک کشاورز برای تولید ارگانیک باید از آن اطلاع کامل و کافی داشته باشد. به طور کلی خاک را باید به نحوی مدیریت نمود که:
– نرم باشد و به راحتی خرد شود.
– زهکش خوبی داشته باشد.
– رواناب کمی داشته باشد.
– رطوبت را برای دورههای خشک در خود حفظ کند.
– ارگانیسمهای بسیاری در خود داشته باشد (زنده باشد).
– در آن محصولی سالم و با کیفیت بالا تولید شود.
برای رسیدن به این مقصود استفاده از روش خاکورزی مناسب بسیار حائز اهمیت است. در کشاورزی ارگانیک، به طور معمول استفاده از روشهای خاکورزی حفاظتی بسیار متداولتر بوده به طوری که تولید محصول ارگانیک بدون این نوع خاکورزی میسر نمیباشد، چرا که به منظور نیل به حفاظت از خاک، حفظ بقایای گیاهی از اهمیت فراوانی برخوردار است، لذا خاکورزی مالچی و پشتهای از بهترین روشهای خاکورزی به شمار میروند. در کنار روش شخم مناسب، استفاده از روش بیخاک ورزی در برخی از جوامع تولید نیز به کار میرود که در تولید ارگانیک به مدیریت دقیقتری و صرف نهادههای کنترلی بالاتری نیازمند است.
استفاده از مالچ:
به منظور کاهش فرسایش خاک، میتوان از مالچ استفاده کرد. به طور کلی انواع مختلفی از مالچ وجود دارد که میتوان از آنها جهت پوششدهی خاک استفاده نمود. اما در کشاورزی ارگانیک اصل براین است که مالچهای آلی را برروی پوشش خاک قرار داد. برای مثال پیتماس، پوست درخت، برگ، چیپس ذرت و … را میتوان روی خاک قرار داد.
بدون شک، حاصلخیزی خاک عامل اصلی بقا و دوام هستی برروی کرهی زمین است. برای حفظ سطح تولید در حد مطلوب باید مقادیر زیادی کود و به طور کلی انرژی از خارج وارد سیستم گردد. اولین اقدام در حفظ سلامتی خاک این است که به آن به عنوان یک جزء زنده نگاه کرد. در این سیستم، کوددهی نباید تنها به منظور رفع نیازهای گیاه انجام شود، بلکه تغذیه موجودات زنده خاک نیز باید مد نظر قرار گیرد. به عبارتی باید خاک را تغذیه کرد و اجازه داد تا خاک، گیاه را تغذیه نماید. در این صورت است که روابط متعادلی بین خاک و گیاه به وجود میآید که ضامن سلامت و بقای هردو میباشد.
خاک بیش از هرچیزی تحت تأثیر عملیات شخم قرار میگیرد. از این رو توجه به روشهای صحیح شخم، دارای اهمیت زیادی میباشد. عوامل متعددی از قبیل وجود آهک آزاد در خاک، وجود مخلوطی از رس یا لوم، زهکشی مناسب، فعالیت بیولوژیکی زیاد (به ویژه کرمهای خاکی)، به حداقل رساندن تردد ماشینها در مزرعه و دورههای خشکی و یخزدگی شدید در خاکهای سنگین و ترجیحاً کشت گیاهان زراعی زمستانه و استقرار به موقع آنها در بهبود ساختمان خاک مؤثر هستند.
شخم برگردان از مدتها پیش برای دفن بقایای گیاهی و علفهای هرز مورد استفاده بوده است، که باعث افزایش تخلخل و تهویه خاک و همچنین تحریک اکسیداسیون میکروبی مواد آلی میشود. علاوه بر این مقادیر زیادی به شکل قابل استفاده برای گیاه آزاد میشود که در صورت عدم وجود پوشش گیاهی کافی برای استفاده از آن در اثر آبشویی از خاک خارج میگردد.
نهادههای ارگانیک
بذر ارگانیک
برای دریافت گواهی ارگانیک باید از بذر گواهیشده ارگانیک استفاده نمود مگر اینکه مدرکی ارائه شود که بذری با منشأ ارگانیک، آنگونه که از نظر فرم، کیفیت، کمیت یا معادل واریتهای آن به طور تجاری در دسترس نباشد. این مدرک باید نشان دهد که جهت تهیه بذر ارگانیک تلاش کافی و لازم به عمل آمده است. بدین صورت که به طور مستند نامهای از تهیهکنندگان بذر یا کاتالوهای شرکت بذر در منطقه تهیه و ضمیمه مدارک شود. گرانبودن بذر ارگانیک دلیل قابل قبولی برای نخریدن بذر نیست. چنانچه بذر ارگانیک گواهیشده وجود نداشته باشد، بذرهای تیمارنشدهای که به روشهای سنتی تهیه شدهاند را میتوان استفاده نمود. بذرهای بهنژادی شده در سیستم تولید ارگانیک مجاز نیستند. بذر گیاهان پوششی نیز که به عنوان کود سبز کشت خواهند شد، باید گواه ارگانیک داشته باشند مگر اینکه مدرکی دال بر عدم وجود بذر ارگانیک تجاری گیاه مورد نظر ارائه شود.
دانهال و نشای ارگانیک
دانهالهای یکساله برای تولید ارگانیک نیز باید گواهی ارگانیک داشته باشند. “دانهال یکساله” براساس تعریف عبارت است از “گیاه حاصل از بذری که چرخهی زندگی خود را در همان سال کامل کند یا محصول قابل برداشتی را در همان سال یا فصل زراعی جاری تولید نماید”. بنابراین دانهال یکساله را تنها باید برای محصولاتی به کاربرد که کشت مستقیم ندارند بلکه نشا میشوند. تنها استثنای این قانون برای زمانی است که محصول ارگانیک در اثر بلایای طبیعی از بین رفته باشد. در این صورت مؤسسه گواهی کننده با استناد بر مشکل طبیعی به وجود آمده، میتواند به طور موقت اجازه کشت مجدد دانهالهای یکسالهای را بدهد که به روشهای مرسوم تولید شدهاند. اگر غیر از این موارد باشد، استفاده از دانهالهای یکساله غیر ارگانیک، گواهی ارگانیک مزرعه را برای آن سال یا احتمالاً سالهای آتی غیر معتبر خواهد ساخت.
تغذیه گیاهی
کشاورزی ارگانیک، سیستم مدیریت جامعی است که براساس کاربرد حداقل نهادههای خارجی، عدم استفاده از کودها و آفتکشهای مصنوعی (شیمیایی) تنظیم شده است. البته این به این معنا نیست که در سیستم کشاورزی ارگانیک استفاده از ترکیبات غیر آلی منع شده باشد، چرا که بسیاری از ترکیبات شیمیایی که به طور طبیعی یافت میشوند (مانند سنگ فسفات) را میتوان به کار گرفت. عناصر غذایی مرتباً صرف تولید شده و از مزرعه خارج میگردند. به منظور حفظ عمل ریزجانداران خاک که عامل گردش عناصر غذایی میباشند، لازم است مواد آلی و عناصر غذایی که در نتیجه برداشت محصول از مزرعه خارج شدهاند، مجدداً جایگزین شوند.
تولید ارگانیک وابسته به خاک حاصلخیز و زنده است. این خاک دارای مقدار قابل قبولی از مواد آلی، میزان اسیدیته قابل قبول و تعادل مناسبی از عناصرغذایی میباشد. مقدار عناصر غذایی پرمصرف و کممصرف و مقدار کاربرد کودهای مختلف، فراهمی عناصر غذایی، نسبت کربن به نیتروژن، میزان هوموس و سایر مواد آلی خاک و قابلیت جذب عناصر غذایی از جمله مهمترین نکات در تولید ارگانیک هستند.
با توجه به اهمیت ماده آلی خاک و از طرفی آثار سوء ناشی از مصرف کودهای شیمیایی و نیز اهمیت بقای خاک، استفاده از کودهای آلی (شامل کود سبز، ورمیکمپوست و کود حیوانی) بسیار قابل توجه، به طوری که تولید ارگانیک بدون استفاده از این کودها غیر ممکن میباشد.
در بین گیاهان مختلف، انواعی از گونهها وجود دارند که بابهرهگیری از سیستمهای طبیعی قادر به تثبیت عناصر غذایی مختلف در اندامهای خود بوده و مصرف کودها را کاهش میدهند. از انواع این گیاهان، لگومها هستند که با داشتن گرههای تثبیت کننده نیتروژن و تثبیت این عنصر در ریشههای خود، مقدار مصرف کودهای ازته را در سیستمهای تولید به حداقل ممکن رساندهاند. بنابراین استفاده از این گیاهان در تناوب زراعی روشی بسیار کارآمد جهت تآمین عناصر غذایی موردنیاز است.
تمام کودهای دامی مورد استفاده در تولید سبزیجات جهت مصرف انسان باید کمپوست شده باشند. از انواع فرآوردههای کمپوست میتون به زهآب کمپوست، عصاره کمپوست و چای کمپوست اشاره نمود.
تناوب
در چند سال اخیر، کاربرد تناوب به دلیل پیشرفتهای تکنولوژیکی در کشاورزی مدرن جذابیت خود را از دست داده و سیستمهای سادهتر جایگزین آنها شدهاند. پیشرفتهای جدید تکنولوژیکی این امکان را به کشاورزان داده که از قید وابستگی به اجرای تناوبهای سخت رها گشته و به سیستمهای تک محصولی با عملکرد بالاتر و سودآورتر روی آورند. در حال حاضر خستگی زمین به عنوان یک مفهوم کلی که دارای چندین جنبه شناخته شده است. اصلیترین جنبهی این پدیده، کمبود و عدم توازن عناصر غذایی میباشد.
کنترل آفات و بیماریها
یکی از جنبههای تکنولوژی کشاورزی مدرن که عمده توجه متخصصان محیط زیست و سایر کارشناسان را به خود جلب نموده مصرف آفتکشها میباشد. آفتکشها اغلب ترکیبات شیمیایی هستند که برای محیط زیست طبیعی نامطلوب میباشند. بسیاری از آفتکشها برای انسان مستقیماً سمی هستند و ممکن است از طریق کار کردن با آنها و یا در نتیجه مصرف مواد غذایی آلوده سبب مسمومیت شوند. از سوی دیگر تجمعپذیری این ترکیبات و بروز بیماریهای مهلک نظیر سرطان خون و ناهنجاریهای مادرزادی و از بین رفتن شکارچیان طبیعی آفات سبب شده تا کشاورزان ارگانیک راهبردهای تلفیقی را در کنترل آفات به کار بندند که شامل الف: تنوع محصولات زراعی از طریق اجرای تناوب و کشت مخلوط، ب: کاربرد کودهای آلی به منظور تقویت فعالیت بیولوژیکی خاک و ج: استفاده دقیق از تکنیکهای ویژه کنترل بیولوژیکی، عصاره گیاهی و مواد معدنی میباشد.
در سیستمهای ارگانیکی که دارای ثبات خوبی میباشند، آفات و بیماریها عموماً یک مشکل جدی محسوب نمیشوند. این مسأله از این حقیقت منشأ میگیرد که یک گیاه سالم تحت شرایط مطلوب خاک و توازن عناصر غذایی دارای توان بیشتری برای مقابله با آفات و بیماریها میباشد. در مدیریت آفات توجه به این نکته که پیشگیری از بروز خسارت آفات بسیار راحتتر و ارزانترت از کنترل آنها میباشد، خالی از لطف نیست. جهت کنترل هرگونه آفات یا بیماری باید قبل از هر کاری در برقراری یک محیط متوازن اقدام نمود که موارد زیر را در بر میدارد:
1- انتخاب گیاهان زراعی و ارقام مناسب منطقه
2- آمادهسازی زمین و انتخاب تاریخ مناسب کاشت و برداشت
3- کاربرد کودهای آلی و تأمین نیاز گیاه از نظر نوع عنصر غذایی، مقدار مورد نیاز و زمان مناسب کاربرد کود
4- تنظیم تناوب زراعی و بهرهگیری از سیستمهای کشت مخلوط مختلف.
5- استفاده از ارقام مقاوم.
6- مدیریت زیستگاهها و استفاده از کودهای سبز و کشت محصولات همراه.
7- کاربرد عصارههای گیاهی و معدنی.
8- کنترل بیولوژیکی و مکانیکی.
باید به این نکته توجه داشت که در کنترل آفات و بیماریها نمیتوان تنها به یک روش خاص متوسل شد، بلکه باید به تأثیر متقابل پیچیده موجود بین عوامل متعدد نیز توجه نمود.
مدیریت علفهای هرز
علفهای هرز از دیرباز به عنوان رقیب و دشمن گیاهان زراعی در جهت کاهش تولید آنها مطرح بودهاند. از این رو بشر همواره در صدد از بین بردن علفهای هرز بوده است. ولی موضوعی که امروزه باید به آن توجه داشت، نقش مفیدی است که علفهای هرز به عهده دارند. گیاهان غیر زراعی با فراهم آوردن پوشش مناسبی در سطح خاک، به ویژه پس از برداشت محصول در کست ممتد از فرسایش جلوگیری مینمایند. از سوی دیگر از بین بردن کامل در محصولات زراعی باعث حمله حشرات به محصول زراعی میشود. بدین ترتیب در برخی موارد باقی گذاشتن نوارهایی از علفهای هرز در بین ردیفهای محصول زراعی برای کنترل آفات توصیه میشود. بنابراین هدف از کنترل علفهای هرز، باید ایجاد و حفظ تعادل بین گونههای زراعی و علفهای هرز باشد. بهعلاوه، کنترل شدید آنها باعث توسعه و استقرار بیشتر علفهای هرز سمج میشود. یکی از اهداف شخم کنترل علفهای هرز است. باید توجه داشت که استفاده از علفکشها و سوزاندن بقایا در کشاورزی ارگانیک جایگاهی ندارد. هرچه جمعیت علفهای هرز از تنوع بیشتری برخوردار باشد، رقابت بین آنها افزایش مییابد، در نتیجه کنترل مکانیکی آنها سادهتر و از رقابت بین علف هرز و گیاه زراعی نیز کاسته میشود.
زمان مصرف کود، مقدار مصرف، نحوه کودپاشی، فرمولاسیون کود و … همگی از عوامل بسیار تأثیرگذار در مدیریت علفهای هرز هستند. در حقیقت مصرف کود باعث جذب بیشتر و سریعتر عناصر غذایی توسط علفهای هرز نسبت به گیاهان زراعی میشود. استفاده از تناوب از دیگر روشهای مؤثر در کنترل علفهای هرز در سیستمهای ارگانیک است و چنانچه از تنوع کافی برخوردار باشد قادر است بسیاری از علفهای هرز غالب و مهاجم را کنترل نماید. از دیگر عوامل مؤثر در مدیریت ارگانیک علفهای هرز میتوان به آمادهسازی مناسب بستر بذر، انتخاب رقم مناسب و میزان بذر مصرفی اشاره نمود.